ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
همه عمرم
به پی نقش و نگار از رخ تو
ماه من!
روزگاری ست که تارست دلم
خبری نیست زتو فانوسم
مهربان!
عشق مرا یادت هست؟!
نازنین!
چشم ترم یادت هست؟!
بی خبر رفتی
و تنها شده این نازکِ دل
بخدا سنگ دلی، بی صفتی
نیست در آیین دل و قاموسم
پس کجایی؟!
نه صدایی
نه نوایی
از من و از دل من ،باز جدایی!!
روزگاریست که من خیر سرم میمیرم
دست طفلِ دلِ خود را به ستم می گیرم
شده ام شورشی و
قاتل صد بوسه ی تو
گر مرا یاد کنی همچو آن خال
به کنج لب تو محبوسم
یادم از آن شب برفی آمد
می خرامیدی و در جمع چو سرو
چشم بیچاره ی من
همه دنبال تو بود
آه !دریغ از نگهی پشت سرت
چشم بیچاره ی من در به درت
وای از جمع رقیبان حسود
همه بودند به صفت
همچو مگس
جمع شان
جمع
به دور دل شیرین و ملس
آه!
این منِ زارِ نزار
حسرت ناز نگاهت داشتم
رشک آن زلف سیاهت داشتم
رفتی و بعد تو پیچید به تن
پیچک درد
خبری نیست ز تو
مایوسم
همه ی عشق من این ست
که در خواب ترا می بوسم
با غم عشق تو و یاد تو هر شب
بخدا مانوسم.
#فرحناز هرندی
(#نازی_صالحی_صبور)