خلوت حریری ناز

ممنون که هستی خدا

خلوت حریری ناز

ممنون که هستی خدا

Csr

این روزها سخت کلافه و عصبی ام

به دور خودم تاری تنیده ام  از جنس بی خیالی

 آنقدر خودخواه شده ام

که به هیچ چیز و هیچکس فکر نمیکنم

نه به بیماران کرونایی نه به جوانانی که قرار ست اعدام شوند

نه به کودکان کار، نه به شعر، نه به کسانی که دوستم دارند و دوستشان داشتم، به هیچکس!

فقط به سوی از دست رفته ی چشمم فکر می کنم

به  دنیای تاری که از این به بعد باید تحملش کنم

به این نوشته های آخرینم


حالا باید گوشه ی دنجی برای تمام ندیدن ها و فرار از آدم ها پیدا کنم

به گوشه ی رویاهایم که نیاز به چشمی برای دیدن ندارند 

باید به کوه اشک هایم پناه ببرم

خسته و دلزده ام از این دنیا و روزهای سیاهی که در انتظار من نشسته اند

فرحناز هرندی