خلوت حریری ناز

ممنون که هستی خدا

خلوت حریری ناز

ممنون که هستی خدا

وای مادرم



در میان کوچه های هاشمی


یاس احمد را

چه بی رحمانه سیلی می زدند

پشت در،یاس کبود را 

چهل نفر

تف!
 
چه بی شرمانه سیلی می زدند



بشکند دستت مغیره،

شهر..

آیا آن زمان لوطی نداشت

مادرم را 

درمیان آتش و مسمارِ در

ناجوانمردانه سیلی می زدند؟!!!



فرارسیدن ایام فاطمیه و شهادت جده سادات را محضر ولی عصر (عج) 

و همه شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می نمایم

نظرات 1 + ارسال نظر
علی اکبر سلطانی 1397,10,29 ساعت 11:19

سلام ابجی بزرگوارم....
وبلاگ زیبایی داری ...بهت تبریک می گم....
فاطمه زهرا سلام الله پشت پناهت باشه ...
دلانه برایم ارزشمندی هستی.... موفق باشی و سربلند

سلام و هزاران درود محضر برادر بزرگوارم جناب سلطانی
زیبا حضور ارزشمند شماست برادرم
ممنون از نگاه و دعای خیرتان

در پناه ایزد منان پرفروغ به مهر

با دیدن چشمان فریبایی و ماهت
بی تاب شده ؛ نبض نگاهم سر راهت

خاتون غزلهایی و در کلبه ی عشّاق
شمعی شدم و سوختم از سوز پر آهت

گفتم که اگر ، پاره کنی پیرهنم باز
کنعانی ام و منتظری در ته چاهت

دل خواست که مخفی بکند موی تو ، امّا
بادی زد و شل کرد پر شال سیاهت

در قصّه ی دیوانگی و "عقل فروشان "
مجنونم و در حسرت پیوند و پناهت

مستم ! نه سر خوردن هر جام شرابی
مستم ، پی بوسیدن لبهای نگاهت !

علی اکبر سلطانی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.