خلوت حریری ناز

ممنون که هستی خدا

خلوت حریری ناز

ممنون که هستی خدا

مثل یک هیچ بلند


اهل ناآبادم

پیشه ام نابلدی


رسم من کج دهنی

سیرت و مایه ی دل

بی صفتی


قصه ام،  قصه ی درد

باورم، حالت مرگ

مثل  دیوی به دل شام بلند

بوف شومم لب یک  بام  بلند

  دور شو  دور،  از این سایه ی سرد

دور شو، دور از این حس سیاه

برو برگرد از این راه دراز

ای جهانت آباد


اهل ناآبادم

نحسی دامن دردم بسیار

نکبت و شومی بختم بیدار

برو  ای  بی خبر از حال دلم

برو خوش باش به هر خاطره ات


برو  آهسته  برو

بی خدا حافظی

 از   خاطر من.


Nazi.salehi/sabur