ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
آرام جانم
این لحظه
دل نه زبان فلسفه می فهمد
نه منطق
یکپارچه عشق است و دلدادگی
مالامال از غم فراق
جا مانده ای از قافله عشاق
کوله بار دلتنگی را بر دوش می کشم
قمقمه ی چشمهایم را از اشک پر می کنم
دلشکسته و نالان با پای دل عزم سفر می کنم
و راهی حرمت
پرده حریر چشمانم را می بندم
پرچم دست را با احترام بالا میبرم
و بر سینه می کوبم
با بند بند وجودم ناله میزنم:یا حسین
چله نشین اشک شدم
تا اربعینی میهمان شوم بر حرمت یا حسین،
اما جاماندم از قافله
سلام مرا به مولایم برسانید
و بگویید
آنکه از قافله جامانده؛ دلش را در دلِ قافله جا داده
دلش را دریاب. یا حسین